جستجو
-
۴تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که از دریافت نامه و یک کارت پستال از سوی سرور خبر داد، از روضه خوانی در مجلس گفته و اینکه فقط فرصت داشته برای ناهار به منزل بیاید، اینکه شب در روضه فخام السلطنه را دیده و احوالپرسی سرورالسلطنه را کرده که پاسخ دادهاند که رفع گلودرد شده ولی سقف دهن سرور جان سوخته و زخم شده است، پس از آنکه متوجه شده سرور جان به روضه نخواهد آمد از آنجا زود مرخص شده و به منزل آمده تا با خیال وی تنها باشد ضمن اینکه چند فقره نامه هم باید می نوشته. او یادآوری میکند که پست خراسان امروز است اما اگر حال سرور خوب نیست عجله ای نیست و تا زمان بهبودی کامل نامه ننویسد....
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عاشقانه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که از دریافت نامه سرور در روز گذشته خبر داده و اینکه گلهایی را که به دستهای کوچک سرور رسیده و معطر شده بوده یکی یکی بوسیده است. او مینویسد که دیشب چند مهمان داشته که به علت بارندگی در منزل وی ماندگار شدند و او نتوانسته برای سرور نامه بنویسد. از ملاقات روز قبل خود با نیرقدسیه خبر داده که شرحی درباب کارهای آنها [معززالملک و سرورالسلطنه] بیان و سؤال کرده است. تاریخ نامه را هجدهم بیان میکند و شب بیست و ششم [احتمالا برای عروسی] تعیین شده است. معززالملک از این موضوع ابراز خوشحالی کرده، این که دیگر دوره جدایی به پایان میرسد و سرور جان...
-
۳تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که مینویسد نامه سرور را دریافت کرده، امروز ملاقاتی با فخام السلطنه و چند نفر دیگر از وکلای خراسان داشته و عریضه خود را به فخام السلطنه داده است و حالا که سرورالسلطنه محمد را فرستاده، او عریضه دیشب و این عریضه را با آقا محمد برای او میفرستد، فخام السلطنه هم اینجا حضور دارد و این که سایر مطالب را شب عرض خواهد کرد. همراه با پاکت نامه با مهر معززالملک و دو بیت شعر در هر گوشه پاکت: «تا سرزلف پریشان تو از دستم رفت، کارمن چون سر زلف تو پریشان آمد، کفر زلف تو که غارتگر ایمان آمد، برد ایمان و کنون در طلب جان آمد».
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که از دریافت نامه سرورالسلطنه اظهار شادی کرده است و از دلتنگی خود و از عشق بسیار خود به او نوشته، و همچنین از ملاقات خود با وی و از حال منقلب و پریشان خود به هنگام جدایی یاد کرده است. درباره اظهارات سرور درباره عکس نوشته است که می داند فرمایشات او همه شوخی بوده، اما بر وفاداری خود به همسرش تأکید دارد و اینکه عکسی که روی بخاری گذاشته شده بود فقط برای پر کردن جای خالی بوده و به محض آگاهی از ناراحتی همسر خود این عکس را از سر بخاری برداشته و در میز تحریر خود انداخته است و بعد مصمم شده که در هنگام دیدار سرورالسلطنه آن را به او تقدیم کند.
-
۴تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که به نگرانی سرورالسلطنه درباره عشق خود نسبت به او پاسخ داده، و عشق و وفاداریش را اعلام کرده است، از مشکل یافتن منزل مناسب نوشته و از سرورالسلطنه خواسته تا به سخنان اطرافیانش گوش نکند، از دلتنگی، درد فراق، و عشق خود به سرور نوشته و تنها مانع وصال را بی منزلی خود می داند. می نویسد که حال دست غیبی کمک کرده، مبشرالدوله که منزلش در همسایگی نیرالدوله است، به حکومت شاهرود منصوب شده و قصد اجاره منزل خود را دارد. این منزل قشنگ و زیباست و قرار است نیرالدوله از همسرش که مالک خانه است اجازه بگیرد و به زودی مشکل خانه حل خواهد شد. در این صورت هروقت...
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که در آن از تلخی و تندی نامه سرور شکایت کرده، درباره مشکل خانه گرفتن در تهران صحبت کرده و علت تأخیر را سعی خود برای تأمین راحتی بیشتر برای سرورالسلطنه میداند تا او در هر منزل خرابهای زندگی نکند، اینکه تهیه لوازم منزل برای او کاری ندارد و ظرف پنج روز می تواند هرچه لازم است در تهران تهیه کند، و از احتمال کرایه منزل مبشرالدوله نوشته که تا بیستم ربیع الثانی خالی و آماده خواهد شد. او همچنین در مورد سؤالش از سرورالسلطنه درباره اعتقاد به رسم ربیع الاول نوشته و این که بسیاری از این رسوم بی اطلاعند و فرقی بین ربیع الاول و ربیع الآخر نمیگذارند.
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که در آن نوشته که عبدالله امروز بدون دستخط سرور السلطنه بازگشته چون او مهمان داشته است، از انتظار خود برای دریافت نامه سرور نوشته و اینکه حتی عصر جایی رفته بوده و مخصوصا برگشته که ببیند نامه سرور رسیده یا نه و بلاخره نامه را در اول شب دریافت کرده است. او از چشم درد سرورالسلطنه اظهار تأسف و ناراحتی می کند و خود را بلاگردان وی می داند. در ادامه از فراق سرور و عشق خود مینویسد و اینکه از دوری وی چنان بی طاقت شده که یا از غصه خواهد مرد یا خود را خلاص خواهد کرد. درباره موزر سالار که سرورالسلطنه سؤال کرده بوده پاسخ داده که قرار بوده سالار یک جفت...
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که از دریافت نامه او خبر داده، این که در نیمه شب به این نامه پاسخ می دهد در حالی که می داند سرور یا خوابیده و یا مشغول تعزیه داری است و یادی از وی نمی کند. ولی او با وجود اینکه تاسوعا است و باید در حالت عبادت و سوگواری سید الشهداء باشد تنها به خیال و عشق سرور است. از اینکه نتواسته است برای روضه خوانی بیاید عذر خواسته و وعده داده که فردا صبح باید خدمت فخام السلطنه بیاید تا به منزل سردار حشمت بروند و خودش حامل این نامه خواهد بود و از دور سلامی به سرور خواهد کرد. از فردا عصر مراسم روضه در مجلس برقرار است. امیدوار است که این دهه زودتر تمام شود...
-
۴تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه و اظهار اینکه داغ فراق دیده و حال که این عریضه را مینویسد ساعت هشت و نیم شب است و شبی تاریک و یکی از بدترین شبهای عمر او است، شب مرخصی از خدمت سرور جان. او میگوید که اول شب از پست خراسان آخرین دستخط پدرش را دریافت کرده و از خواندن در حضور جمع خودداری کرده و بعد در خلوت نامه را خوانده، پدرش از کسالت خود نوشته بوده است. معززالملک هم که به تهران آمده بوده نه موفق به دیدار سرور شده و حال هم باید عزادار بازگردد. به سرور مینویسد که دلیلی برای معذرت خواهی وجود ندارد و در پاسخ به سرور که نوشته بوده تا او (معزز) عریضه ننویسد اوعریضه نمی نویسد،...
-
۲تصویر
عبدالحسین معززالملک به سرورالسلطنه
نامه عبدالحسین معززالملک ( تیمورتاش) به سرورالسلطنه که نامه خود را با گلایه از زودرنجی و بی انصافی سرورالسلطنه آغاز کرده و گفته در دفعات پیش هم سرور السلطنه تصوراتی داشته که با گوش کردن به عرایض معززالملک از این خیالات منصرف شده است. معززالملک بر عشق خود به سرورالسلطنه تأکید دارد و به وی اظهار عشق می کند. او برای سرورالسلطنه مینویسد که به هیچ وجه قصد تمارض و دوری از وی را نداشته ولی دیر خبر دار شدن و بیماری باعث شده که نتواند به ملاقات او بیاید، از بیماری آنفلوآنزا نوشته و از اینکه این بیماری و درد استخوان مانع از ملاقات میان این دو شده و نویسنده از فخام السلطنه خواهش کرده بود که در حضور...
غربال
- D شروع از اول
نوع
موضوع
- نامه نگاری(۳۰)
- زن و شوهر(۲۸)
- عشق(۲۵)
- بیماری(۸)
- مجلس شورا(۷)
- مهر(۶)
- مسکن(۶)
- قهر و آشتی(۶)
- عکس(۵)
- مرگ(۴)
- طب و طبابت(۴)
- شعر(۴)
- روضه(۴)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۴)
- کارت پستال(۳)
- عروسی(۳)
- تعزیه(۳)
- بچه(۳)
- ازدواج(۳)
- اجاره(۳)
- بیشتر
- نامه نگاری(۳۰)
- زن و شوهر(۲۸)
- عشق(۲۵)
- بیماری(۸)
- مجلس شورا(۷)
- مهر(۶)
- مسکن(۶)
- قهر و آشتی(۶)
- عکس(۵)
- مرگ(۴)
- طب و طبابت(۴)
- شعر(۴)
- روضه(۴)
- دارایی، ملک، اداره املاک(۴)
- کارت پستال(۳)
- عروسی(۳)
- تعزیه(۳)
- بچه(۳)
- ازدواج(۳)
- اجاره(۳)
- یتیم(۲)
- گل(۲)
- کنسولگری و سفارتخانه(۲)
- پول(۲)
- پارچه(۲)
- وزارت خارجه(۲)
- مهمانی(۲)
- مهریه(۲)
- قرآن(۲)
- عینک(۲)
- عزاداری(۲)
- سیاست و دولت(۲)
- سفر(۲)
- زیارت و زیارتگاه(۲)
- خدمتکار(۲)
- حج (۲)
- جواهر و جواهرآلات(۲)
- بریتانیایی(۲)
- برده(۲)
- بانک و امور بانکی(۲)
- اعیاد(۲)
- اسلحه(۲)
- اثاث خانه(۲)
- کالسکه(۱)
- پست(۱)
- نمایشنامه(۱)
- عذر خواهی(۱)
- دعوا(۱)
- خواب(۱)
- ارث(۱)
موضوع
مجموعه ها
افراد
- Dصغری سلطان خانم سرورالسلطنه
اماکن
دوره
- D محمد علی شاه